مدتها بود که از همه چیز و همه کس، حتی خودم ، خسته شده بودم . دلم یه چیزی میخواست ، مثل یه هدیه عاشقانه !!
آره ، دلم هدیه عاشقانه میخواست .
هدیه ای که فقط و فقط از روی عشق باشه ، مهم نیست چقدر ارزش مادی داشته باشه . من روی زمین دنبالش میگشتم و چشم به جاده ها
دوخته بودم ، تا شاید ، شاید یکی بیاد که هدیه عاشقانه برام بیاره !!!
اما ...
ادامه مطلب...
همسنگران [ همسنگر]
آرام باش ،
توکل کن ،
تفکر کن ،
سپس آستین ها را بالا بزن ،
آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده .
نهج البلاغه