السلام علیک یااباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدامابقیت وبقی اللیل والنهارولاجعله الله
آخرالعهدمنی لزیارتکم
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین
بی قراران بیقرارم مرایاری کنید اشک درچشمانم نهفته مرایاری کند
یاحسین یاعباسیاحسین یاعباسیاحسین یاعباسیاحسین یاعباسیاحسین یاعباسیاحسین یاعباس
به مردان بگویید به حرمت دیدگان عباس<ع>دیده ازنامحرم فروبندند.
به زنان بگویید به حرمت زینب<س>حجاب فاطمی رارعایت کنند.
به جوانان بگویید علی اکبرهم عاشق بوداماعاشق به ذات حضرت حق وعشق حقیقی.
به کودکان بیاموزیدنوای الله اکبرزمان اتصال عشق ومعشوق است،دست ازهرکاری بردارندوروانه
مساجد شوند
یادمان رفته که این شهرخدایی دارد
یادمان رفته که دل جزحرم یارنباشد
یادمان رفته که اشک جزغم ارباب نباشد
یادمان رفته که ازاصل خویش جاماندیم
یادمان رفته که ازحال خویش غافل ماندیم
یادمان رفته که ازیاس حجابی داشتیم
یادمان رفته که ازدیده عباس حیایی داشتیم
بیاییم نیمه شب هادرمحراب دل ذکرالهی العفورازمزمه کنیم.
بیاییم به حرمت این ماه برخودحرمت بگذاریم،بادیده ترعهدی رابامولاببندیم وباهرذکریاحسین بیعتی کنیم.
بیایید برای لباس مشکی که نشون میده عزدارمولاهستیم حرمت گذاریم وبراعمال ورفتارخودمواظبت کنیم.
بیاییم شرم کنیم که گل نرگس زهرا<س> امسال هم تنهاوغریب برای جدوعمویشان اقامه عزامیکنند.
اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورودوثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین واصحاب الحسین
الذین بذلوامهجهم دون الحسین علیه السلام.
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا خدمت تمام عاشقان.
محرم هم داره میاد.
چادرها و خیمه هم برپا شدن و منتظر مهمونهاشون هستن. خدا میدونه چند نفرشون امسال دیگه تو این دنیای رنگی نیستن و از اون بالا دارن مهمونهای جدید رو شمارش میکنن! و ما...
چند بهارازعمرمون میگذره ؟ چند محرم رو تا حالا درک کردیم؟
اصلاً تا حالا فکرکردی چراهرسال تاریخ تکرار میشه و هر سال شور محرم بیشترمیشه ؟
چرا ؟ مگه چی شده ؟ واقعه ی کربلا چه هدفی داشته که مرتب داره تکرارمیشه ؟ چرا میگن کل یوم عاشورا کل ارض کربلا ؟
خب با این همه جواب که مرتب هم داره گفته و نوشته میشه، پس چرا مهدی دلش آروم نمیشه ؟
کجا جواب دلش رو می تونه پیدا کنه ؟ چشمامو می بندم و سرزمین کربلا رو تجسم میکنم ، تشنگی ، عطش ، گرما و... .
(دو سال توی یه جا دیگه بودم ، یادم میاد وقتی می رفتم بیرون موقع برگشتن، ازسرکوچه دیگه نفسم می برید ، از گرما و تشنگی ... . )
اگه با اون شرایط اونجا بودم می تونستم تحمل کنم ؟
دونستن اینکه حتماً با تیغ کشته میشی یا اگرزنده بمونی شلاق و پای پیاده وخارو بی حرمتی و ... .
نمی تونم بگم وقتی دستم رو با چاقو می برم یادم به این صحنه ها میاد ، نمیتونم تصورکنم دستم روبا تیغ شمشیرقطع کنن ، تشنه هم باشم و دوباره ادامه بدم !
ضربه های برنده شلاق ، لبه ی تیز خار... .
یه شب خواب دیدم دارم رو چمنها راه میرم که پاهام رفت رو خار، تیزی خارروحس کردم ، از چمن ها پریدم بیرون . این یه خواب بود اما اونا ... .
گفتم خدایا اگه من اونجا بودم ...؟
اصلاً از کجا معلوم مثل اون عده ای که وقتی چراغ ها خاموش شد رفتن، بلند میشدم و میرفتم؟
قرآن رو برداشتم ،بوسیدم و باز کردم :
انان که از خوف پروردگارشان ترسانند و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می آورند و آنان که هرگز به پروردگارشان مشرک نمی شوند و آنان که آنچه وظیفه دارند بجا می آورتد،باز هم از این که بسوی پروردگارخود رجوع می کنند،دلهایشان ترسان است.چنین کسانی در کارهای خیر تعجیل می کنند و از دیگران سبقت می جویند و چه زیبا بود : ما هیچ کس را بیش از توانایی اش تکلیف نمی کنیم و نزد ما کتابی است که به حق سخن می گوید و به آنان هرگز ستمی نخواهد شد سوره ی مبارکه ی مومنون آیات 57تا 62
هر چی فکر میکنم تو هیچ کدوم از این دسته ها جایی ندارم... .
همه ی اینا رو داشتن و... می دونی و دیگه چی؟
آره کم بودن ، بلا کشیدن ، درد کشیدن اما ...عاشق بودن ، اونا امامشون رو می دیدن ، درک میکردن ... . چه لذتی بالاترازاین که کنار امامت باشی تا لحظه مرگ ، بعد هم همون لحظه آقات بیان کنارت و واست دعا بخونه ...
ایمان الهی ،عشق الهی ...
هنوز هم دل من نا آرومه اما این بار...
خیلی دوست دارم تو صندوقچه آرزوهام یه پارچه سبز پیدا کنم .