هجرت را دوست دارم
دوست دارم با چشیدن طعم هزاران تیر بلا سرانجام به مقصدی که
سالها در پی آن دویدم برسم .اگر تلاش می کنم تا زنده بمانم نه برای زندگی و زیبایی های
آن بلکه برای درک علائم هجرت و سفر است ،
که نباشد شناخت راه و بیراهه امروز ، امیدی به سرا و منزلی در
کار نخواهد بود .
دوست دارم میان تمام اهل زمین زخمی و عقب مانده باشم تا در کویر راه به چشم منظور آسان تر افتم .
دوست دارم چند روز در میان آفتاب ناظر جنازه ام باشم .
دوست دارم شبانه دفن شوم .
دوست دارم تنها بمانم،دوست دارم زنده بمیرم تا در پس پرده ی مردن زنده بمانم .
ای اسباب زندگانی : راه زندگی ، راه زنده ماندن ، راه زنده مردن ، راه
زنده شدن را برای من به تصویر بکشید .
خدایا : تو می دانی ماندن من برای رسیدن به بقاء و مردن من برای حیات است
و حیات من برای لقاء تو ،پس ماندن مرا
برای رفتن و رفتن مرا برای حیات رقم زن تا بعد از رفتن من فقط ماندن باشد و بس.
منزل خداست؟
این منم مزاحمی که آشناست
هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟
الو ....
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟
چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر
صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
دوباره ...
... تا خدا خداست